شادی بیحد و سجده شکر معاویه پلید پس از شنیدن خبر شهادت امام حسن علیه السلام
احمد بن علی قلقشندی از علما و نسبشناسان اهل سنت عمری مینویسد:
إِن مُعَاوِيَة لما بلغه مَوته سجد شكرا .
معاویه هنگامی که خبر وفات (شهادت) او (امام حسن علیه السلام) به او رسید، سجده شکر به جا آورد .
مآثر الانافة فی معالم الخلافة، تالیف قلقشندی، جلد ۱، صفحه ۱۰۶، چاپ عالم الکتب
احمد زکی صفوت از دیگر علمای اهل سنت عمری نیز مینویسد:
لما بلغ معاوية نعي الحسن بن علي رضي اللّه عنه أظهر الفرح والسرور، حتى سجد وسجد من كان معه، فبلغ ذلك عبد اللّه بن عباس، وكان بالشام يومئذ، فدخل على معاوية، فلما جلس قال معاوية: يابن عباس هلك الحسن بن علي، ولم يهر ح؛ فقال ابن عباس:
"نعم هلك إنا للّه وإنا إليه راجعون، ترجيعا مكررا، وقد بلغني الذي أظهرت من الفرح والسرور لوفاته، أما واللّه ما سدّ جسده حفرتك، ولا زاد نقصان أجله في عمرك، ولقد مات وهو خير منك، ولئن أصبنا به لقد أصبنا بمن كان خيرا منه، جدّه رسول الله صلى اللّه عليه وسلّم، فجبر اللّه مصيبته، وخلف علينا من بعده أحسن الخلافة.
زمانى که خبر وفات (شهادت) حسن بن على (علیهما السلام) به معاویه رسید، آشکار به شادى و پایکوبى پرداخت؛ تا جایى که به سجده افتاد و کسانى که با او بودند نیز سجده کردند. این خبر به عبد الله بن عباس رسید که در آن زمان در شام بود، پس بر معاویه وارد شد، زمانى که نشست معاویه به او گفت: اى پسر عباس، حسن بن على به هلاکت رسید (نعوذ بالله از لفظ این ملعون)؛ چرا غمگین نیستی؟ ابن عباس گفت: بلى از دنیا رفت، همه ما از خداییم و به سوى او بازخواهیم گشت ـ مرتب این جمله را تکرار مىکرد ـ شنیدهام که به خاطر وفات او آشکارا به شادى و پایکوبى پرداختهاى، سوگند به خدا که بدن او قبر تو را پر نخواهد کرد، کم بودن عمر او بر عمر تو نخواهد افزود، او در حالى از دنیا رفت که از تو بهتر بود، اگر ما به او ملحق شویم، به شخصى بهتر از او و جدش رسول خدا ملحق شدهایم، پس خداوند مصیبت او را جبران خواهد کرد و پس از او خوب جانشینانى خواهد فرستاد.
جمهرة خطب العرب، تالیف احمد زکی صفوت، جلد ۲، صفحه ۹۱، چاپ شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی
و ابن عبد ربه اندلسی نیز مینویسد:
ولما بلغ معاوية موت الحسن بن عليّ خرّ ساجدا لله، ثم أرسل إلى ابن عباس وكان معه في الشام، فعزاه وهو مستبشر، وقال له. ابن كم سنة مات أبو محمد؟ فقال له: سنه كان يسمع في قريش، فالعجب من أن يجهله مثلك. قال: بلغني أنه ترك أطفالا صغارا. قال: كل ما كان صغيرا يكبر، وإن طفلنا لكهل، وإنّ صغيرنا لكبير! ثم قال: ما لي أراك يا معاوية مستبشرا بموت الحسن بن علي؟ فو الله لا ينسأ في أجلك، ولا يسدّ حفرتك؛ وما أقلّ بقاءنا بعده!
هنگامى که خبر شهادت حسن بن على (علیهما السلام) به معاویه رسید، سجده شکر به جاى آورد، سپس کسى را به دنبال ابن عباس فرستاد که در همان زمان در شام حضور داشت. سپس به او تسلیت گفت در حالى که شادمان بود. به ابن عباس گفت: ابو محمد در چند سالگى از دنیا رفت؟ ابن عباس گفت: سن او را تمامى قریش مىدانند، عجیب است که فردى همانند تو از آن آگاهى ندارد. سپس معاویه گفت: شنیدهام که فرزندان کوچکى بر جاى نهاده است؟! ابن عباس گفت: هر کوچکى، بزرگ خواهد شد، کودکان ما پیر و خردسالان ما نیز بزرگ خواهند شد. سپس عبد الله بن عباس گفت: اى معاویه! چرا تو به خاطر شهادت حسن بن على (علیهما السلام) خوشحال شدهاى؟به خدا قسم مردن او اجل شما را به تاخیر نخواهد انداخت و بدن او قبر تو را پر نخواهد کرد. چقدر کم است ماندن من و تو بعد از او.
العقد الفرید، تالیف ابن عبد ربه اندلسی، جلد ۵، صفحه ۱۱۰، چاپ دار الکتب العلمیة
درباره این سایت